- یَوْمَ لَایَنْفَعُ مَالٌ وَ لَابَنُونَ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ.
روزى که هیچ مال و فرزندى سود نمىدهد و تنها آن کس سود برد که با دل با اخلاص به درگاه خدا آید(شعراء/٨٨-٨٩).
- لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ(آلعمران/۹۲)
هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید
- إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ (بقره/۲۲۲)
بهترین پاداش توبه کنندگان: خدا آنان را که پیوسته به درگاهش توبه کنند و هم پاکیزگان را دوست میدارد.
- وَهُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَیَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَی(شورا/۲۵)
بخشیدن گناهان: و اوست کسى که توبه را از بندگان خود مىپذیرد و از گناهان درمىگذرد و آنچه مىکنید مىداند.
- إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا(فرقان/۷۰)
تبدیل گناه به خوبی: مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند. پس خداوند بدیهایشان را به نیکیها تبدیل مىکند، و خدا همواره آمرزنده مهربان است
- وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(نور/ ۳۱)
اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه کنید، امید که رستگار شوید.
- فلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ(الصف/۵)
پس چون [از حق] برگشتند، خدا دلهایشان را برگردانید، و خدا مردم نافرمان را هدایت نمىکند.
- أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (نساء/۸۲)
پیشرانهای معنوی: آیا در [معانىِ] قرآن نمىاندیشند؟!
- فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ (تغابن: ۱۶)
برآمدن و بالیدن انسان، هیچ کرانه آخَر و کناره آخِرى ندارد.
- فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ (تکویر،۲۶)، به کجا میروید؟ فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ (الذاریات،۵۰)پس به سوى خدا بگریزید.
کمک کن ابراهیموار بگویم: إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیَهْدِینِ(الصافات، ۹۹). من به سوی پروردگارم میروم او راهنمایام میکند. و علیوار بگویم: فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ (مناجات شعبانیه) به سوی تو می گریزم.
- لَّایَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاءِ الْخَیْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَئُوسٌ قَنُوطٌ (فصلت: ۴٩)
انسان از دعاى خیر خسته نمىشود، و چون آسیبى به او رسد مأیوس [و] نومید مىگردد.
- (وَ أَنَّ إِلَى رَبِّکَ الْمُنتَهَى) (نجم: ۴۲)
مقصد پیداست؛ به سوی پروردگار پایان همه است.
- وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ(ق،۱۶)
تقرب فراگیر: ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم(نعمت وجود و زندگی نشانه تقرب خداست).
تقرب اختصاصی: دعا و ندا و نجوا، در واقع امکان و وسائل سلوک و سفر به سوی خدا و درک تقرب اختصاصی است.
- إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ (فاطر،۱۰)
سخنان پاکیزه به سوى او بالا مىرود، و کار شایسته به آن رفعت مىبخشد.
- وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ(بقره، ۱۸۶)
بیاندیشیم که چرا ما را مستقیم و با لحن خودمانیِ سرشار از لطف و نزدیکی، بیواسطه و با تاکید فراوان و با واژههای با ثبات و با دوام و مستمر و بدون شرط، دعوت به دعا کرد و بر اجابتِ خود تاکید کرد و نشانه داد که چقدر به ما نزدیک است.
- دعای حضرت یوسف(ع): وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ (یوسف۸۳ و ۱۰۱)
مرا به منزلت و موقعیت بندگان کار درست خودت برسان.
- وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ(غافر، ۴۴)
و کارم را به خدا مىسپارم؛ خداست که به [حال] بندگان [خود] بیناست.
- یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَیَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿التغابن: ۴﴾
خداوند از آنچه در آسمان ها و زمین است و آنچه نهان می کنید و یا آشکار است و به آنچه در دل نهان میکنید، آگاه است.
- رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَهً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا )کهف/۱۰(
پروردگارا ! رحمتى از نزد خود به ما عطا کن ، و براى ما در کارمان زمینه هدایتى فراهم آور .
- وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خیفَهً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لاتَکُنْ مِنَ الْغافِلینَ(اعراف، ۲۰۵).
و پروردگارت را در دل خویش به حال زاری و ترس و به گفتاری آرام نه بلند، در صبحگاهان و شامگاهان یاد کن و از غافلان مباش.
- دعای موسی(ع): رَبِّ اِنِّی لِما اَنزَلتَ اِلیَّ مِن خَیرِ فَقِیرٌ(قصص، ۲۴)
پروردگارا، هر خیری که بر من نازل کنی به آن محتاجم! این، یک شاهکار تمام است.
- وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ (حج، ۱۰)
(در پرونده گناهانمان تجدید نظر کنیم؛ خدا متهم نیست)… خداوند هرگز نسبت به بندگان [خود] بیدادگر نیست.
روایت/دعا
- الْحَمْدُللهِ الَّذِى أَدْعُوهُ فَیجِیبُنِى وَ إِنْ کنْتُ بَطِیئاً حِینَ یدْعُونِى (دعاى ابوحمزه ثُمالى).
سپاس خدای را که می خوانمش و او جوابم را می دهد، گرچه سستی می کنم گاهی که او مرا می خواند
- الْحَمْدُللهِ الَّذِى أَسْأَلُهُ فَیعْطِینِى وَ إِنْ کنْتُ بَخِیلًا حِینَ یسْتَقْرِضُنِى(دعاى ابوحمزه ثُمالى).
هر گاه از او چیزى بخواهیم، عطا مىکند، هر چند وقتى چیزى از ما بخواهد، بخل مىورزیم.
- الْحَمْدُللهِ الَّذِى… أَخْلُو بِهِ حَیثُ شِئْتُ لِسِرِّى بِغَیرِ شَفِیعٍ فَیقْضِى لِى حَاجَتِى(دعاى ابوحمزه ثُمالى). هر وقت بخواهیم مىتوانیم بدون واسطه با او خلوت کنیم و او خواستهام را برمیآورد
- الْحَمْدُللهِ الَّذِى لَاأَدْعُو غَیرَهُ وَ لَوْ دَعَوْتُ غَیرَهُ لَمْ یسْتَجِبْ لِى دُعَائِى(دعاى ابوحمزه ثُمالى).
تنها او را مىخوانیم، وگرنه پاسخ نمىشنیدیم.
- وَ الْحَمْدُللهِ الَّذِى لَا أَرْجُو غَیرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَیرَهُ لَأَخْلَفَ رَجَائِى(دعاى ابوحمزه ثُمالى).
تنها به او امید داریم، وگرنه ناامید مىشدیم.
- الْحَمْدُللهِ الَّذِى وَکلَنِى إِلَیهِ فَأَکرَمَنِى وَ لَمْ یکلْنِى إِلَى النَّاسِ فَیهِینُونِى(دعاى ابوحمزه ثُمالى)..
سپاس خدای را که مرا بخویش وا گذاشت، از این رو اکرامم نمود، و به مردم وا نگذاشت تا مرا خوار کنند.
- الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی تَحَبَّبَ إِلَی وَ هُوَ غَنِی عَنِّی(دعاى ابوحمزه ثُمالى)..
به ما اظهار دوستى مىکند، هر چند از ما بىنیاز است.
- وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یحْلُمُ عَنِّی حَتَّی کَأَنِّی لا ذَنْبَ لِی(دعاى ابوحمزه ثُمالى)
در برابر اشتباهات ما شکیباست، به گونهاى که گویا گناهى نداریم.
- پیامبر(ص): إنَّ اللهَ لاینظُرُ إلى أجسَامِکم وَ لا إلَى صُوَرِکم و لکن ینظُرُ إلَى قُلُوبِکم(کنز العمّال/ ۷۲۵۸).
خداوند نه به پیکرهای شما مینگرد و نه به چهرههایتان، بلکه به قلبهای شما نظر میکند
- علَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّکُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ(کافى،ج۲ ،ص۳۳۹)
شما را سفارش میکنم به دعا کردن، زیرا با هیچ چیز به مانند دعا به خدا نزدیک نمى شوید
- امام جواد(ع): القَصدُ إلَى اللّهِ تعالی بِالقُلُوبِ، أبلَغُ مِن إِتعابِ الجَوارِحِ بِالأعمال(الدّره الباهره/ ۳۹)
ره سپردن به سوى خداوند متعال با دلها، از به رنج افکندن اعضاى بدن با اعمال رساننده تر [به سر منزل مقصود] است.
- یا مَنْ اَظْهَرَ الْجَمیلَ وَ سَتَرَ الْقَبیحَ (مفاتیح الجنان).
ای خدایی که زیبا را آشکار و زشتی را میپوشانی
- یا مُبْتَدِءَ کُلِّ نِعْمَهٍ قَبْلَ اسْتِحْقاقِها (مفاتیح الجنان).
اى آغاز کننده هر نعمت پیش از لیاقت آن،
- یا مُقیلَ العَثَرات
ای خدایی که لغزش ها را نادیده میگیری.(در بازگشت و توبه، طوری رفتار میکند مثل اینکه گناهی نداشتیم)
- امام صادق(ع):…لِأَنَّکُم تَدعونَ مَن لا تَعرِفونَهُ
از امام صادق(ع) پرسیدند: چرا هرچه دعا میکنیم مستجاب نمیشود؟ فرمودند:”لانّکم تَدعـُون مَن لا تَعرِفُونه”(بحار،۹۳،ص۲۶۸ح۴)
شناخت؛ روزنه استجابت: زیرا شما کسی را میخوانید که او را نمیشناسید.
- اغْفِرْ لِمَنْ لَایَمْلِکُ إِلّا الدُّعاءَ، ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ الرَّجاءُ، وَ سِلاحُهُ الْبُکَاءُ (دعای کمیل)
انسان حقیقتاً از نگاه امام علی(ع) جز دعا دارایی ندارد و تنها ثروتش دعا و تنها سرمایهاش امید و تنها سلاحش هم دعاست
- إِلهِى لَمْ أُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنِّى قُنُوطَ الْأَیاسِ(مناجات شعبانیه).
خدای من! بر حسن ظنم، ناامیدی و یأس را مسلط نکن
- الهِى وَأَلْحِقْنِى بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عارِفاً(مناجات شعبانیه).
درک شادی: خدایا، مرا به نور عزّتِ شادیبخشت برسان تا عارف به وجودت گردم.
- إِلهِى فَسُرَّنِى بِلِقائِکَ یَوْمَ تَقْضِى فِیهِ بَیْنَ عِبادِکَ(مناجات شعبانیه).
شادی همه شادیها: خدای من! مرا در روز داوری بین بندگانت به دیدارت شادمان کن.
- صَبَرْتُ عَلَى عَذابِکَ، فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ (دعای کمیل)
گذر و گریز: پروردگارم ! بر فرض بر عذابت شکیبایى ورزم، ولى بر فراقت چگونه صبر کنم؟!
- و َهَبْنِى صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِکَ، فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى کَرَامَتِکَ.(دعای کمیل)
گذر و گریز: سرور من بر فرض بر سوزندگى آتشت استقامت نمایم، ولى چشم پوشى از کرامتت را چگونه تاب آورم؟!
- وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ/ واقِفَهٌ بَیْنَ یَدَیْکَ/ قائِمٌ بینَ یدیک(مناجات شعبانیه)
به تماشای تو آمدم(همچون طفلی که بین دستان مادر است). میخواهم تو هم به من توجه کنی و به زمزمه و نجوای من توجه کنی.
- فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ… إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ(مناجات شعبانیه).
(شرمسارم که چرا در چنین موقعیت گناهآلودی در برابرت قرار گرفتهام. از شرم نمیتوانم به چشمات نگاه کنم اما چشم امیدم به تو فروزندهاست برای همین) از چنان گذشتهای مانند تیر رها شده از کمان، با شدت و شتاب به سوی تو گریختم.
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
خدایا! وقتی هاجر سرگشته بسوی چشمه آب میدوید، و به هر سو می گریخت تا برای کودک تشنهاش اسماعیل جرعهای آب بیابد، گریز و هراس و نیاز او، در هروله سعی بین صفا و مروه، تجسم یافتهاست؛ من سرگشته و جوینده آب حیات خویشم، برسان.
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
خدایا! از زنگارهایی که نور سپیده دمِ آفرینشم را پوشانده، به سوی تو فرار کردم
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
راه درازی را در اسیری در تارهای نفسم پیمودم تا جانم آهنگ تو کند و به آرامش برسد. اکنون میفهمم که باید به تو پناه بیاورم و به سوی تو گریختم.
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
خدایا! آرزوی بهشت و ترس از جهنم در مقابل سرگشتگیها و درّههای تاریک و ژرف شک و حیرتی که روحم را در اضطراب و بیتابی نگه میدارد ناچیز است. برای حل این مشکل، پناهنده دایمی توام.
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
خدایا! چقدر برتربینی و تعریف و تمجیدهای دیگران، احترامگذاشتنها، تشریفات و مشغلههای زندگی، لباسهای رنگین و با شکوه، دغدغه ذهنی و درگیرهای روزمره آرامش دلم را به هم ریختهاست. من به گریز از این موقعیت محتاجم. جز اقبال تو چه چیزی میتواند؟!… به سوی تو گریختم.
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
به سوی تو گریختم؛ با شرم و از سر شوق، با امید، برای شکوه و جلالت، از سر ترس از گذشته غیر قابل دفاع، برای چاره جویی درباره آینده مبهم، برای جلب منفعت و رفع ضرر…
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
برای گریز از نادانی به سوی فهم و دانایی به تو پناه آوردم
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
برای گریز از هوای نفس به سوی پرهیزکاری به تو پناه آوردم
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
برای گریز از تردید و شک و دو دلی به سوی یقین و تصمیم به تو پناه آوردم
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
برای گریز از شیطان به تو پناه آوردم
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
خدایا! مرا پیرویِ عاشقانهای نشان بده تا راه پناه آوردن به تو را بیابم.
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
عاقلانه از نابودی گریزانم. منزلم در لبه پرتگاه است. احساس خطر دارم. میفهمم خطری تهدیدم میکنه؛ قبل از این که روزگار مثل سیل از رویم رد شود؛ از شدت خطر به سوی تو فرار کردم.
- از فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ تا فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ- مستکینا لک.(الذاریات،۵۰/ مناجات شعبانیه)
(در مقابلت فروتن و گردنم از مو باریکتر است و خوشحالم که تو را میخواهم و میخوانم). من از خودخواهی و تافته جدابافته دیدن خود گذشتم و به تو گریختم.
- فَلا تَجْعَلْنِى مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ(مناجات شعبانیه)
مرا در دسته حقگریزان و پیمانشکنان و… قرار مده، که روی خود را از آنان برگرداندی!
- إِلهِى هَبْ لِى قَلْباً یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ(مناجات شعبانیه)
خدای من! قلبی به من بده، سرشار از شوق که به تو نزدیک شود
اگر انسانی به سوی من گام بردارد، من به سوی او شتابان(هروله کنان) میدوم.
- وَ لِساناً یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ(مناجات شعبانیه).
میدانم که سخنان پاکیزه و راستگویی مرا بالا میبرد(شوق پرواز) پس به من زبان پاکیزه عنایت کن تا به پرواز درآیم.
- و َنَظَراً یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ.(مناجات شعبانیه)
خدایا فکرم را چنان کن که زمینه و امکان رسیدن به تو را فراهم کند.
- از وَاسْجُدْ وَاقْتَرِب تا یاسُرُورَ الْعَارِفِینَ (العلق،۱۹/ دعای جوشن کبیر)
از شناخت تو دلشاد میشوم و از نماز و راز و نیاز با تو دیدهام روشن میشود، چنانکه پیامبر(ص) فرمود: روشنی چشمان من نماز است(الخصال، ۲، ص۱۶۵). خدایا! دلم را با نماز روشنایی ده.
- إِلهِى بِکَ عَلَیْکَ إِلّا أَلْحَقْتَنِى بِمَحَلِّ أَهْلِ طاعَتِکَ(مناجات شعبانیه)
معبودم بهحق خودت بر خودت، مرا به جایگاه اهل طاعت و بندگان صالح خداوند برسان.
- وَ لَا یَخْفى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِى وَ مَثْواىَ(مناجات شعبانیه)
هیچ امری از کار و بار و اندیشه و خیال من بر تو پنهان نیست!
- إِلهِى إِنْ أَنامَتْنِى الْغَفْلَهُ عَنِ الاسْتِعْدادِ لِلِقائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَهُ بِکَرَمِ آلائِکَ(مناجات دلدادگان)
از خواب غفلت تا بیداری معرفت: هرچند بیخبری مرا از آمادگی برای دیدارت به خواب غفلت انداخته، ولی آشنایی به کرم و عطاهایت مرا بیدار کردهاست.
هیچ نظری وجود ندارد