- وادی عشق بسی دور و درازست ولی/ طی شود جاده صد ساله به آهی گاهی(اقبال)
- در طلب کوش و مده دامن امید زدست/دولتی هست که یابی سر راهی گاهی(اقبال)
- گرفتم اینکه جهان خاک و ما کف خاکیم/به ذره ذره ما درد جستجو ز کجاست؟(اقبال)
- ای من از فیض تو پاینده نشان تو کجاست/این دو گیتی اثر ماست جهان تو کجاست(اقبال)
- آن جهانی که درو کاشته را می دروند/ نور و نارش همه از سبحه و زنار من است(اقبال)
- دل بکسی نباخته با دو جهان نساخته/ من بحضور تو رسم روز شمار این چنین(اقبال)
- پیش تو نهاده ام دل خویش/ شاید که تو این گره گشایی(اقبال)
- تپیدن و نرسیدن چه عالمی دارد/ خوشا کسی که بدنبال محمل است هنوز(اقبال)
- من ای دریای بی پایان بموج تو در افتادم/ نه گوهر آرزو دارم نه میجویم کرانی را(اقبال)
- تا تو بیدار شوی ناله کشیدم ورنه/عشق کاری است که بی آه و فغان نیز کنند(اقبال)
- خیز و بخاک تشنهیی باده زندگی فشان/آتش خود بلند کن آتش ما فرونشان(اقبال)
- بیرون قدم نه از دور آفاق/ تو پیش ازینی تو بیش ازینی(اقبال)
- جانی که بخشد دیگر نگیرند/ آدم بمیرد از بی یقینی(اقبال)
- صورت گری را از من بیاموز/ شاید که خود را باز آفرینی(اقبال)
- از همه کس کناره گیر صحبت آشنا طلب/ هم ز خدا خودی طلب هم ز خودی خدا طلب(اقبال)
- سوى حق رو تا شتابد سوى تو(مولوی)
- همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی/به پیام آشنایان بنوازد آشنا را(حافظ)
- ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی/ مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد(حافظ)
- روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد/زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما(حافظ)
- ای قصر دل افروز که منزلگه انسی/یا رب مکناد آفت ایام خرابت(حافظ)
- هر سر موی مرا با تو هزاران کار است/ما کجاییم و ملامتگر بیکار کجاست(حافظ)
- مرا به کار جهان هرگز التفات نبود/رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست(حافظ)
- خیال روی تو در هر طریق همره ماست/نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست(حافظ)
- به رغم مدعیانی که منع عشق کنند/جمال چهره تو حجت موجه ماست(حافظ)
- به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است/همیشه در نظر خاطر مرفه ماست(حافظ)
- من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست(حافظ)
- به صدق کوش که خورشید زاید از نفست/که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست(حافظ)
- دل من در هوس روی تو ای مونس جان/خاک راهیست که در دست نسیم افتادست(حافظ)
- از آستان پیر مغان سر چرا کشیم/دولت در آن سرا و گشایش در آن در است(حافظ)
- رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم/با دوست بگوییم که او محرم راز است(حافظ)
- به آب دیده بشوییم خرقهها از می/که موسم ورع و روزگار پرهیز است(حافظ)
- مرغ خوشخوان را بشارت باد کاندر راه عشق/دوست را با ناله شبهای بیداران خوش است(حافظ)
- دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت/ولی اجل به ره عمر رهزن امل است(حافظ)
- عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده/بجز از عشق تو باقی همه فانی دانست(حافظ)
- دولت فقر خدایا به من ارزانی دار/کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است(حافظ)
- مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نی/رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است(حافظ)
- از آن زمان که بر این آستان نهادم روی/فراز مسند خورشید تکیهگاه من است(حافظ)
- دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است/سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است(حافظ)
- گر من آلوده دامنم چه عجب/همه عالم گواه عصمت اوست(حافظ)
- زبان ناطقه در وصف شوق نالان است/چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست(حافظ)
- بی گفت و گوی زلف تو دل را همی کشد/با زلف دلکش تو که را روی گفت و گوست(حافظ)
- ماییم و آستانه عشق و سر نیاز/تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست(حافظ)
- سر ز مستی برنگیرد تا به صبح روز حشر/هر که چون من در ازل یک جرعه خورد از جام دوست(حافظ)
- عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد/ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست(حافظ)
- هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار/کس را وقوف نیست که انجام کار چیست(حافظ)
- هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ/ از یمن دعای شب و ورد سحری بود(حافظ)
- پیوند عمر بسته به موییست هوش دار/غمخوار خویش باش غم روزگار چیست(حافظ)
- در آن زمین که نسیمی وزد ز طره دوست/چه جای دم زدن نافههای تاتاریست(حافظ)
- جمال شخص نه چشم است و زلف و عارض و خال/هزار نکته در این کار و بار دلداریست(حافظ)
- مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد/نیت خیر مگردان که مبارک فالیست(حافظ)
- چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینان/همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست(حافظ)
- بازآی که بی روی تو ای شمع دل افروز/در بزم حریفان اثر نور و صفا نیست(حافظ)
- تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است/جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست(حافظ)
- روز اول که سر زلف تو دیدم گفتم/که پریشانی این سلسله را آخر نیست(حافظ)
- خیز تا بر کِلکِ آن نقاش، جان افشان کنیم/کاین همه نقش عَجَب در گردشِ پرگار داشت(حافظ)
- گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت/که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد(حافظ)
- اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست/ حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم(حافظ)
- من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم/نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم(حافظ)
- از در خویش خدایا به بهشتم مفرست/ که سر کوی تو از کون و مکان ما را بس(حافظ)
- مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی/حدیث درد فراق تو با تو بگذارم(مولوی)
- و گرنه این چه نمازی بود که من با تو/نشسته روی به محراب و دل به بازارم(مولوی)
- چند ازین الفاظ و اضمار و مجاز/ سوز خواهم سوز با آن سوز ساز(مولوی)
- که یکی هست و هیچ نیست جز او، وحده لا اله الا هو(هاتف اصفهانی).
- اندر درون دلها گنــجی نهــان نهـادی/ چونکه زدل درآید در آسمان نگنجد(عطار)
- آفرینها بر تو بادا ای خدا، ناگهان کردی مرا از غم جدا(مولوی)
- آمد رمضان به خدمت دل/وان کش که دل آفرید با ماست(مولوی)
- در روزه اگر پدید شد رنج/ گنج دل ناپدید با ماست(مولوی)
- نک ماه رجب آمد تا ماه عجب بیند/ وز سوختگان ره گرمی و طلب بیند(مولوی)
- ماه رمضان آمد آن بند دهان آمد/ زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند(مولوی)
- اندر رمضان خاک تو زر میگردد/ وان صبر که کردهای نظر میگردد(مولوی)
- الوداع ای زمان طاعت و خیر/ مجلس ذکر و محفل قرآن(مولوی)
- کفر صد ساله ببخشم به یک اقرار زبانی/ جرم صد ساله به یک عذر گنه در گذرانم(سنایی)
- ای کس به سزا وصف تو ناکرده بیانی/ حیران شده از ذات لطیف تو جهانی(سنایی)
هیچ نظری وجود ندارد