داستانک؛ دوربرگردون!

بسم الله الرحمن الرحیم نویسنده: سرکار خانم ا. فیروزی   بوی عود و دودِ شمع، فضای اتاق را پر کرده بود. با لباس سفید تک رنگ، چشم بسته و چهارزانو روی تشکچه‌ای نشسته بود. دورتادورش شمع‌های کوچک و بزرگ، فرشی از ستاره روی زمین پهن کرده بودند. با وجود این که سروصدای ماشین‌ها و توپ […]