داستانک؛ اسب چموش
بسم الله الرحمن الرحیم نویسنده: سرکار خانم ا. فیروزی گُنده لاتِ زندان بود. زخم عمیق روی گونهاش کافی بود تا علت زندانی شدنش را بفهمم. دستمال یزدی ابریشمی در یک دست و تسبیح شاه مقصودی اصل در دست دیگرش او را از بقیه زندانیها متمایز میکرد! همیشه دو سه نفری نوچه هم دور و برش […]